حرف رفتن مزن ای یار دلم می شکند


گر نباشی تو علمدار علم می شکند


تو تمامی امید دل مایی آقا


حرف رفتن که شود لوح و قلم می شکند






علی تنهاست " !!


حق داری آقاجان که از همه بریده باشی...!!


با این جماعت دوروی هفت کاسه حق داری که  احساس تنهایی کنی ...!!


من که به یاد ندارم در هیچ زمانی این چنین با شدت اما با غم سخنرانی کرده باشی !!



آقای خوبم ؛ آیا خبری هست ؟؟!!


که شما میدانید  و ما نمیدانیم  ...!!


بدا به حال آن مردمی که رهبرش احساس تنهایی و مظلومیت کند...



دیگر جای شعار و بازی های سیاسی نیست ...


باید بغض هایمان را چون شمشیر در دست گرفته


 و هر روز آن را تیزترکنیم ...



آقاجان ؛ حالا که خودی و غیر خودی کمر به شکستنت بسته اند ،


ما هم کمر به شهادت می بندیم .....



آقا جان ؛ این روزها احساس میکنم کربلا را بهتر می شود درک کرد .


تقابل عزت و ذلت!!



چفیه ای که بر دوش رهبر ماست فریاد میدارد :


 جنگ تمام نشده است و همه ی ما در این نبرد پیش رو باید آماده باشیم...



علی را تنها نخواهیم گذاشت ...