سلام رفقا

حمید سیاهکل مرادی هستم

خوشحالم مهمون شما شدم




سال 68 به دنیا اومدم


اهل قزوین هستم


کارشناس حسابداری دارم و کارشناس ارشد نرم افزار دارم





اسفند 90 خواستگاری دختر داییم رفتم


اما چون مخالف ادامه تحصیلشون بودم جواب رد دادن


شهریور 91 باز خواستگاری رفتم


اینبار مخالف ادامه تحصیل نبودم


جواب مثبت گرفتم


البته به حضرت معصومه متوسل شده بودم که جواب مثبت بده دختر داییم





آبان 91 عقد کردیم


آبان 92 عروسیمون بود



مقید به پرداخت خمس و زکات بودم


تموم تلاشمو میکردم که حیای چشم داشته باشم


حضرت آقا می فرمایند تلویزیون معیار حلال و حرام ما نیست


 و اگر سریال و فیلمی پخش میشد


که حجاب خانوم ها مناسب نبود


 نگاه نمیکردم و کانال رو عوض میکردم




ایمان باعث اخلاق و رفتار خوب میشه


سعی کنین ایمانتون رو بالاببرین


خیلی صبور بودم



شب ها نماز شب میخوندم


و اشک میریختم و این رو میخوندم


"اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک"


کار فرهنگی انجام میدادم


رفقای مجردم رو تشویق میکردم که ازدواج کنن


بهشون میگفتم مجرد کثیف که بهشون بربخوره



جلو دوستام که خجالت میکشیدم


به خانومم بگم دوستت دارم


رمز گذاشته بودیم


میگفتم یادت باشه


خانومم میگفت یادمه یادمه





شغل پاسداری رو خیلی دوست داشتم


چون به شهادت نزدیک تر





آذر 94 در سوریه به آرزوی همیشگیم رسیدم


خانومم این جمله رو گفت:عزیزم شهادت مبارک


خانومم نگران نباش تو بهشت کنار همیم






خونوادم تو دیدارشون با من


حواسم بهتون هست


دوستتون دارم




اینم مزارمه...خوشحال میشم پیشم بیاین


رفقا خیلی از مجردا با من رفیق شدن و خیلی زود متاهل شدن





خیلی خوشحال شدم که دعوتم کردین


دست دوستی دراز کنین..هواتونو داریم


یاعلی رفقا