سلام رفقا


سجادطاهر نیا  هستم


خوشحالم که مهمون شما شدم




1364/5/23 در استان سرسبز گیلان و شهرستان رشت به دنیا اومدم


عاشق هیئت و مراسمات مذهبی بودم


یه هیئت تو گیلان به اسم هیئت ام الائمه است که از زمان راه اندازیش


 مشارکت داشتم و ارادت خاصی به اون هیئت داشتم



چند تن از رفقام با شهید شوشتری شهید شدن به حالشون


غبطه میخوردم اما میگفتم من هم به زودی پیششون میرم




داوطلبانه عازم دفاع از حریم اهل بیت  شدم


و فرزندانم رو هدیه بی بی سه ساله حضرت رقیه (س) می دونم




ماهها منتظرفرزندم بودم اسمشم محمدحسین گذاشتم محمدبرای


 اینکه راهش شناسد حسین برای اینکه یادبگیرد که گاهی باید


 هرآنچه داردبگذارد و بگذرد




درست درشبی که قرار بود محمدحسینم به دنیا بیاد و درست


 در همون ساعت،توفیق زیارت حضرت رقیه (س) رو داشتم حس خیلی خوبی بود





یه دخترچهارساله به اسم فاطمه خانوم ویه پسر 20 روزه داشتم


در 94/8/1 در حین ماموریت مستشاری در حلب دعوت حق رو لبیک گفتم





خداحافظی با پسرعزیزم محمد حسین


محمدحسین عزیزم شما رو ندیدم اما می دونم


 که مثل خواهرت فاطمه هدیه حضرت رقیه به من هستین




دخترگلم فاطمه و پسرم محمد حسین


لحظات آخر برای خداحافظی پیشم اومدن...


بابایی باهاتونم




چند سال پیش دو بزرگی که پدرشهید بودن به من


 توصیه کردن و من الان به شما رفقا میگم شما هم عمل کنین


اول قرائت روزانه زیارت عاشورا


دوم قناعت کردن در تمامی کارها


یادتون باشه شماهایی که آرزوی شهادت دارین برای اینکه


 شهید بشیم باید اول شهید باشیم




بخشی از وصیت نامم


درتمامی مراحل زندگی به خدا توکل کنین و قناعت کنین


 و هرچیزی که خدا به شما داده راضی باشین




تشییع پیکرم توسط مردم شهید پرور استان گیلان





مزارمه


گلزار شهدای رشت منتظرتونم



سیدحسن نصرالله یه قرآن به من هدیه داد و صفحه اولش


 برام آرزوی شهادت کرد و برادرخطابم کرد


خوشحال شدم مهمونم کردین



یا علی