مردی با خود زمزمه کرد: خدایا با من حرف بزن!
یک سار شروع به خواندن کرد، اما مرد نشنید.
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/87241519331112169645.jpg)
برای دریافت پاور پوینت حضور خدا کلیک کنید
فریاد برآورد: خدایا با من حرف بزن!
آذرخش در آسمان غرید، اما مرد گوش نکرد.
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/49855111940692225458.jpg)
مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: خدایا بگذار تو را ببینم.
ستارهای درخشید، اما مرد ندید.
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/30846686930590728056.jpg)
مرد فریاد کشید: یک معجزه به من نشان بده!
نوزادی متولد شد، اما مرد توجهی نکرد.
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/15215763628573414470.jpg)
پس مرد در نهایت یأس فریاد زد: خدایا بگذار بدانم که اینجا حضور داری!
در همین زمان خداوند مرد را لمس کرد.
اما مرد پروانه را با دستش پراند
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/03097419571652585876.jpg)
و به راهش ادامه داد.
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/44850894863081561830.jpg)
بیدلی در همه احوال خدا با او بود * او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد
********
مردان خدا پرده پندار دریدند * یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/95586751849410404967.jpg)
![](http://upload7.ir/imgs/2014-11/32408573940616366616.jpg)
حس حضور به این معنا است که انسان متوجه باشد که پیوسته در حضور خداوند است و خدا او را می بیند و شاهد و ناظر اعمال و رفتار او است . ( عالم محضر خداست...)
خداوند در قرآن به کرِِّات اشاره دارد که خدا آگاه به پیدا و پنهان جهان و کردار ماست. ما باید با “حس حضور “ درک کنیم که خدا ناظر بر اعمال ماست در چنین حالتی انسان از انجام گناه در محضر خدا شرم می کند .