هرکس به مؤمنى گشایشى دهد ، خدا روز قیامت دلش را گشایش دهد . .
“خاطره ای از زنی که به برکت سفر پیاده به مشهد مقدس پسرش شفا گرفت“
“عنایت ویژه حضرت رضا(ع)به زائران پیاده“
یکی دیکر از خادمان حرم مطهر امام رضا (ع)که به عنوان دربان کشیک پنجم مشغول به خدمت است و این روز ها در ایستگاه های استراحت مخصوص زائران پیاده به سمت مشهد مقدس خدمت می کند خاطره ای زیبا نقل می کند.
سید امیر مشتاقیان که به گفته خودش 16 سال است که در خدمت زائران پیاده در مسیر مشهد مقدس است خاطره شفا گرفتن یک زائر فلج را اینگونه بازگو می کند:
“در سالهای گذشته یک خانم میانسالی که جثه ی ضعیفی داشت و پسر خود را به پشت خود بسته بود، از مسیر چناران به سمت مشهد مقدس و با پای پیاده حرکت می کرد، پسر این زن از دو دست و دو پا فلج کامل بود. این زن وقتی به استراحتگاه ما رسید، به همراه پسر خود در ایستگاه توقف و استراحت کردند و سپس به حرکت خود ادامه دادند، سال بعد همان خانم با همان لباس و همان هیبت دوباره از این مسیر می گذشت ولی پسری در پشت او نبود،وقتی او را دیدیم از او پرسدیم که شما سال گذشته یک پسری را به پشت خود بسته بودی و به مشهد می رفتی،اون پسر کی بود؟”
“زن با زبان ساده جواب داد : آره مادر جان ،آن فرزند من بود و فلج بود ،سال گذشته وقتی به مشهد رسیدیم رفتم به پشت پنجره فولاد و پسر را از پشت خودم جدا کردم و به امام رضا (ع) گفتم ، یا امام رضا (ع)، دیگر نمیتونم ادامه بدم، خسته شدم .کمر من شکست،با این پسر فلج هر سال پیاده به مشهد میام.”
این دربان حرم امام رضا (ع) می گوید: زن با همان زبان ساده با امام رضا صحبت می کرد که بعد از مدت کوتاهی پسر بر روی دو پای خود ایستاد و شفا پیدا کرد.
مشتاقیان با تاُکید بر اینکه تمامی عکس های این زن به همراه فرزندش، قبل از شفا و بعد از شفای فرزندش در ایستگاه استراحتگاه وجود دارد گفت: چیزی که در این مسیر و در بین زائران پیاده دیده می شود بحث معرفتی است که به صورت ظاهری قابل مشاهده و دیده شدن نیست، زائران خانم بسیاری هستند که با فرزندان کوچک و شیر خوار خود که در بغل و یا در کالسکه دارند از این مسیر عبور می کنند. خانمی بود که می گفت 13 سال بود که بچه دار نمی شدیم و به برکت این سفر پیاده صاحب بچه شدیم و خداوند به ما فرزند عنایت کرد.
آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است بی کسم ای، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من با نظری ، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی جمله ی حاجات مرا هم بده
در چشم انگورهای من، نشان مظلومیتت پیداست. کوچه های توس،
آخرین گامهای مقدست را به مویه نشسته است.
تو، صدای غریب خراسانی در هیاهوی بی سرانجام فریادها و پچ پچ ها،
آن نخل تناوری که شاخه های ابدیات را خزانی نیست.
خیابانهای نور، به گلدسته های به خورشید رسیدهات ختم می شوند.
تو آرامش دلهای زخمی و بیقراری هستی که طنین ناله هایشان، در جان
ضریحت می پیچد. از آن سوی آبیها نگاه مان کن؛ که سخت آرزومند توایم و نیازمند.
امام علی(ع): در زمان حکومت امام مهدی(عج) امنیت به گونه ای گسترش پیدا می کند یک زن، علی رغم به همراه داشتن اشیاء
گران قیمت فاصله بین عراق تا شام را به تنهایی طی خواهد کرد. بدون این که
کوچک ترین ترسی در دل داشته باشد.
امام علی: تَجاوَز مَعَ
القُدرَةِ وأحسِن مَعَ الدَّولَةِ تَکمُل لَکَ السِّیادَةُ. عیون الحکمت
،ص200 آن گاه که قدرت دارى ،
در گذر ، و آن گاه که دورِ حکومت توست ، نیکى کن ، تا سَرورى برایت به کمال رسد.
بیا از مدینه ای نور چشمان ترم بین که از زهر جفا پاره شد این جگرم چشم من مانده به در کجایی ای جواد من ای عزیز دل من بیا برس به داد من شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد التماس دعا
امام علی(ع): در زمان حکومت امام مهدی(عج) امنیت به گونه ای گسترش پیدا می کند یک زن، علی رغم به همراه داشتن اشیاء گران قیمت فاصله بین عراق تا شام را به تنهایی طی خواهد کرد. بدون این که کوچک ترین ترسی در دل داشته باشد.
منتخب الاثر، ص 474
گروه افسران منتظر/نشر دهید