مرد یک * مرد * هست
دستانش از یک زن زبر تر وپهن تر است
صورتش ته ریشی دارد
قلبش به وسعت دریا ..
جای گریه کردن به بالکن می رود و خودش با خودش در گیر می شود
او با همان دستان پهن و زبر تو را نوازش میکند
با همان صورت ناصاف و ناملایم تو را می بوسد و تو آرام می شوی
آنقدر او را نامرد
"نخوان
"!
سفید باشد یا سیاه , فرقی نمی کند او برای انتخابش حرفها دارد
آنقدر پول و ماشین و ثروتش را " نسنج "
فقط به او " نخ بده " تا زمین و زمان را برایت بدوزد
فقط با او " رو راست باش " تا دنیا را به پایت بریزد
بیایید همه با هم خوش باشیم