چایت را بنوش نگران فردا نباش
دکتر نیستم
اما برایت ده دقیقه راه رفتن،روى جدول کنار خیابان را تجویز میکنم،
تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست،
اما دیوانگى قشنگ تر است..
برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز میکنم،
به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم که شاد باشى!
خورشید هر روز صبح،بخاطر زنده بودن ما طلوع میکند!
هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر.
نگران نباش . چایت را بنوش
ز ند گی ز یبا ست
دریافتم، زندگی معجزه حیات است.
زندگی با کلمههای من ساخته میشود
و هر کلمهای رد پای معجزه است.
پس میتوانم زیبایی را با کلماتم
بیافرینم.
هرگاه کسی خشم داشت بدانم
به نوازش و کلام مهرآمیزی نیازمند
است.
هرگاه کسی نومید بود به کلماتی که
سپاس او را ابراز کنند محتاج است.
هرگاه کسی حسد میورزید نیاز دارد
دیده شود.
اگر کسی شاکی و گله مند بود نیاز دارد
شنیده شود.اگر کسی تلخ بود نیاز دارد
مهربانی دریافت کند.
و اگر کسی ستم میکند نیاز داشته
دوست داشته شود.
اگر کسی بخل ورزد باید که بخشیده
شود.
و همهی این سایهها در روح و روان
ما نیاز دارند که عشق بر آنها چون
باران ببارد، ببارد و ببارد.
در این روزگار من اموخته ام که
سکوت یک دوست میتواند معجزه کند
وهمیشه بودن در فریاد نیست!!!!!!!!!!!
آموخته ام صبوری را ، شکرگزاری را ،
انتظار را ودوست داشتن را....