این روز ها همه ی
آدمها درد دارند
درد پول ..
درد عشق ..
درد تنهایی ..
این روزها چقدر یادمان می رود که زندگی کنیم .
این روز ها همه ی
آدمها درد دارند
درد پول ..
درد عشق ..
درد تنهایی ..
این روزها چقدر یادمان می رود که زندگی کنیم .
دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشتهی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم
دردهای من نگفتنی
دردهای مندردهای من نهفتنی است
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
درد
رنگ و بوی غنچهی دل است
پس چگونه من
رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟
درد، حرف نیست
درد، نام دیگر من است
من چگونه خویش را صدا کنم؟
مرحوم قیصر امین پور